0
09917316032

تاثیر عمیق خانواده بر زندگی اجتماعی فرد

تاثیر عمیق خانواده بر زندگی اجتماعی فرد

 

خانواده ابتدایی ترین و در عین حال مهمترین اجتماعی است که کودک از بدو تولد تا حد اقل ۳ سالگی آن را تجربه می کند و از آنجا که کودک از همان ابتدا به دنبال تامین نیاز های فیزیولوژیکی و امنیت خود می باشد، به ناچار نهایت سعی خود را برای همسان سازی خود با محیط پیرامونی خود که همان والدین و خانواده اصلی است، انجام می دهد.

در عین حال از عصر غار نشینی تا کنون خانواده این حق را برای خود قائل است که علاوه بر تامین رفاه کودک، اساسی ترین دانسته های خود را برای حفظ بقاء  و رشد و بالندگی کودک، به او بیاموزاند.

در واقع این خانواده است که چهارچوب های اصلی ذهن کودک را می سازد . همان چهارچوب هایی که متاسفانه در سنین بزرگسالی به راحتی قابل شکستن و نوسازی نیستند.

از دیدگاه تئوری تحلیل رفتار متقابل کودک تا سن چهار سالگی پیش نویس یا سناریو زندگی خود را می نویسد و در مورد آن تصمیم گیری می کند در هفت سالگی جزئیات آن را بررسی و آن را کامل کرده و تا ۱۲ سالگی بار ها با تاییدهایی که از جامعه اطراف خود (خانواده ، رسانه ها و محیط پیرامونی خود) دریافت می کند قسمت هایی از آن را بازنویسی می کند.

سناریو زندگی چیزی شبیه به یک نمایشنامه است که دارای ابتدا، میانه و انتها می باشد و کودک بر اساس تصمیمات ابتدایی خود که بر اساس هیجانات دوران کودکی و نه بر اساس عقل و خرد گرفته است ، تا زمان مرگ آن را پی گرفته و اجرا می کند.

حال خانواده ها را که کنار هم بگذاریم می شود اجتماع و اینگونه بهتر می توان ابعاد تاثیر خانواده بر جامعه را لمس کرد. خانواده در بطن جامعه شخصیت اعضای خود را تثبیت و به جامعه تحویل می دهد.

ویرجینیا ستیر معتقد است «بعضی خانواده ها همبستگی را به اعضای خود آموزش می دهند ، بعضی طغیان را ، برخی مسئولیت گروهی را و بعضی دیگر اصول « باری به هر جهت بودن» را! هر خانواده ای درباره طرز رفتار با جهان خارج چیزی را تعلیم می دهد: اینکه چگونه فرد خود را با جامعه تطبیق بدهد و با نبودن عدالت و مسائل زشت دنیا چه باید بکند و اینکه چگونه همه اینها به هم مربوط است»

نگاه «باری به هر جهت» را به سادگی با کشیدن پیله در اطراف کودک و با راهنمایی او به نحوی که بی عدالتی و حقوق شهروندی خود را نادیده بگیرد، می توان به او آموزش داد. و حالا به راحتی یک اجتماع بزرگ از بزرگسالانی خواهیم داشت که مطالبه گر نیستند و آگاهی چندانی از حقوق اجتماعی و شهروندی خود ندارند. تبعات آن را در جوامع مختلف از جمله جامعه امروز خودمان شاهد هستیم که اگرچه در تمام رخداد های ایران اسلامی عزیزمان از جمله انتخابات در صحنه حاضر بوده اند ولی اغلب  مطالبات و حقوقشان در فردای انتخابات و در همهمه ی جشن های انتخاباتی گم شده است.

شاید زمان آن فرارسیده باشد که کوکان «باری به هر جهت » دیروز با خودشناسی و با تغییر پیش نویس ها و تصمیمات کودکیمان این نگاه «باری به هر جهت» را از لیست اساسی ترین دانسته های کودکانمان حذف کنیم و به جای آن ـ که مملو از نادیده گرفتن حقوق اجتماعی ما بوده و نتیجه ای جز تضییع حقوقمان نداشته است ـ به آنها همبستگی ، دوست داشتن خود و دیگران بدون قید و شرط و به  تبع آن مطالبه حقوق خود در چهارچوب قانون را آموزش بدهیم.

نویسنده : امید جعفری (کارشناس ارشد مشاوره خانواده)

ارسال دیدگاه