0
09917316032

مرزبند در خانواده

خانواده ها در عصر حاضر به علت پیچیدگیهای جوامع صنعتی، در انجام وظایف با مشکلات متعددی روبرو شده اند. از سوی دیگر، اکنون مشکلات و مسائل خانواده با روشهای تجربی و بالینی، بسیار بهتر از گذشته تحلیل و بررسی می شود و همین امر به سازگاری و بهبود کارآیی خانواده ها بسیار کمک می کند. از مسائل مهم خانواده، فاصله روان شناختی اعضا و محدوده عمل زیر منظومه ها در خانواده است، که از آن به مرز تعبیر می شود. در میان نظریه های خانواده درمانی، ساخت نگران به رهبری مینوچین، به تبیین مفهوم مرز و نقش آن در خانواده پرداخته اند. ما در این نوشته، پس از اشاره به این دیدگاه، مرزها را در خانواده از دیدگاه اسلام بررسی خواهیم کرد و در پایان به مقایسه این دو دیدگاه خواهیم پرداخت.

 

مرزها از دیدگاه مکتب ساخت نگر

مفاهیم مکتب ساخت نگر

اساس نگرش سیستمی به خانواده به این نکته بازمی گردد که واحد خانواده امری بیش از روان پویایی زیستی اعضای آن است. با این دید، خانواده موجودی است که اجزاء آن با هم تغییر می کند و در صورت انحراف برای حفظ تعادل خود، فعّال می شود. ساخت خانواده مانند هر سیستم دیگر به نوع روابط اعضای آن مربوط می شود. روابط و تعاملهای تکراری، الگوهایی به وجود می آورند مبنی بر اینکه در خانواده، چگونه، چه وقت و با چه کسی رابطه برقرار شود و همین الگوها زیر بنای سیستم را تشکیل می دهد (ثنایی، ۱۳۷۹). اعضای خانواده براساس این الگوها یا طرحهای ویژه که حاکم بر تعاملهای آنهاست با هم رابطه برقرار می کنند. این طرحها که معمولاً به طور صریح ابراز نشده، و حتی شناخته شده نیستند، تشکیل «کلی» را می دهند که همان «ساخت خانواده» است. بر اساس ساختی که در هر خانواده وجود دارد افراد در می یابند که برخی مناطق برای آنان مجاز، برخی عبور با احتیاط و برخی دارای علامت «توقف» یا «عبور ممنوع» است. اگر فرد از مرزهای غیر مجاز عبور کند، اعضای خانواده مکانیزمهایی را برای تنظیم و مهار در پیش خواهند گرفت و فرد، گاه تسلیم می شود و در مواقعی به چالش با اعضای خانواده بر می خیزد. از این رو اعضای خانواده کم و بیش از جغرافیای محدوده خود آگاهند. شکل ۱ میزان حضور هر یک از اعضا را در فضای روانی خانواده نشان می دهد. همان گونه که در شکل ۱ دیده می شود، افراد فقط بخشهای مشخصی از سرمایه گذاری روانی را به خانواده اختصاص داده اند. البته اهمیت خانواده برای افراد Dو Cبیشتر از افراد Dو Aاست. گستره رفتار مجاز نیز توسط خانواده تعیین شده است. این که چه گستره ای از رفتار می تواند در برنامه خانواده جای گیرد، بستگی به توانایی خانواده در جذب و پذیرش انرژی و اطلاعات از خارج خانواده دارد. (Minuchin, 1981, p.15).

 

سیستم خانواده دارای زیر منظومه های تمایز یافته ای است. هر فرد یک زیر منظومه است. زیر منظومه های دیگر عبارتند از: زن و شوهر، مجموعه خواهر و برادران، زنان خانواده، مردان خانواده (پدر بزرگ، پدر و پسر). بر اساس ملاکهایی مانند نسل، جنسیت، علاقه وظیفه زیر منظومه ها تشکیل می شوند. معمولاً هر فرد عضو چند زیر منظومه است و در هریک باید به نحوی خاص عمل کند. علاوه بر زیر منظومه ها، ساخت خانواده را می توان در مرزهای بین زیرمنظومه ها، سلسله مراتب و اموری مانند اتحادها مشاهده کرد که به نقشه سازمانی خانواده ویژگی خاص می بخشد (Goldenberg, 1980, p. 31).

مفهوم مرز در خانواده

مرز، حد یا حایل مفروضی است که در خدمت حفظ و پیشبرد، تمایز و یکپارچگی خانواده به عنوان یک کل، زیر منظومه های خانواده، و تک تک اعضای خانواده است. مرز، استعاره ای برای مراودات ویژه است که به طور منظم مابین منظومه ها در جریان است. مرزهای یک زیر منظومه، عبارت از مقرراتی است که معین می کند چه کسی و چگونه جزو این زیرمنظومه است . در نظام خانواده مرزها امری روان شناختی است و به اموری مانند روابط کلامی و غیر کلامی میان افراد و موضوعات عاطفی مربوط می شود . این که در یک رابطه تعاملی خاص در خانواده چه کسی حضور دارد و چه کسی بیرون از آن جای دارد ، نشان دهنده مرزها در خانواده است (بارکر ، ۱۳۷۵) . مثلاً زیر منظومه والدینی وقتی مشخص می شود که مادری به پسر بزرگ خود می گوید: «تو نباید برای خواهر کوچکت زمانی برای تلویزیون دیدن معین کنی ، من و پدرت در این مورد تصمیم گیری می کنیم». اگر زیر منظومه والدینی شامل فرزند والدگونه هم باشد ، مرز را مادر با گفتن « من از همه شما می خواهم تا به خانه برمی گردم، سخنان برادر بزرگتر خود را شنوا باشید» مشخص می کند (Goldenberg, 1980, p. 38).

کارکرد مرز، متمایز کردن محدوده و وظایف زیرمنظومه هاست. هر زیر منظومه عملکردی ویژه دارد و از اعضای خود انتظارات بخصوص را طلب می کند. تکوین مهارتهای بین فردی در منظومه ها به آزادی زیرمنظومه از مداخله سایر زیرمنظومه ها بستگی دارد. مثلاً قابلیت تطابق و سازگاری مکمل بین زن و شوهر با شرایط جدید، مستلزم آزادی از مداخله فامیل آنها، بچه ها و گاه کل «برون خانواده» است. رشد مهارتهای مذاکره و حصول توافق با همسالان که در رابطه بین فرزندان یک خانواده حاصل می شود، مستلزم عدم مداخله والدین در زیرمنظومه بچه هاست (مینوچین، ۱۳۷۵).

انواع مرزها در خانواده

در خانواده ها مرزهای بین زیرمنظومه ها، بین تک تک اعضای خانواده و بین کل خانواده و محیط برون، متنوع و متکثر است. براساس وضوح و ابهام، خشکی و انعطاف، به هم ریختگی یا انسجام و خصمانه یا دوستانه بودن، می توان مرزهای متنوعی را در خانواده ها مشاهده کرد. برای عملکرد مناسب اعضای خانواده، باید مرزهای زیر منظومه ها واضح و مشخص باشد به طوری که برای اعضای هر زیرمنظومه امکان اجرای نقشها بدون مزاحمت فراهم باشد و در عین حال مرزها اجازه تماس اعضای زیرمنظومه را با سایرین بدهد. ترکیب زیر منظومه هایی که حول وظایف خانواده تشکیل شده، به اندازه وضوح مرزهای زیر منظومه اهمیت ندارد. مثلاً زیر منظومه والدین اگر شامل مادر بزرگ یا یک «فرزند والدگونه» هم باشد، تا وقتی که خطوط مسئولیت و اقتدار به وضوح مشخص باشند، می تواند به خوبی عمل کند. وضوح مرزهای درون خانواده یک شاخص مفید برای ارزیابی عملکرد خانواده است. بعضی خانواده ها با سرمایه گذاری بر اعضای محدود خود به دنبال بنای جهان کوچکی برای خود هستند. در این حالت میزان توجه و ارتباط اعضای خانواده با هم زیاد شده در نتیجه فاصله ها کاهش می یابد و مرزها و تمایز در نظام خانواده مغشوش می شود (مینوچین، ۱۳۷۵).

از حیث انعطاف و سختی، در برخی خانواده ها مرزها، بیش از حد خشک و انعطاف ناپذیر می شود، به طوری که ارتباط بین زیر منظومه ها دشوار می گردد و نقش حمایتی خانواده نیز ناکارآمد می شود. این دو نهایت را «بهم تنیدگی» و «گسستگی» می خوانند. تمام خانواده ها در یک نقطه از این امتداد قرار می گیرند (شکل ۲).

…………….. – – – – – – – – ___________
مرزنامشخص (بهم تنیده) مرزهای مشخص(دامنه بهنجار) مرزبسیارخشک (گسسته)

(شکل ۲) : سه گونه مرز در خانواده

در بیشتر خانواده ها، هم مرزهای نامشخص (به هم تنیده) و هم مرزهای بسیار خشک دیده می شود. ممکن است تا وقتی بچه ها کوچک هستند زیر منظومه مادر کودکان حالت بهم تنیده داشته باشد، ولی پدر یک موضع گسسته اختیار کند و حتی در مواردی زیرمنظومه فوق، پدر را درحاشیه قرار دهد. با بزرگتر شدن بچه ها، ممکن است پدر به آنها بیشتر مشغول شود. در مرحله بعد زیر منظومه والدینی به فرزندان استقلال بیشتری می دهد و درنهایت بچه ها به تدریج ازخانواده جدا می شوند (مینوچین، ۱۳۷۵).

مشکلات مرزی

بسیاری از مسائل خانواده ها به مشکلات مرزهای بین زیرمنظومه ها باز می گردد، قبلاً به دو نهایت در مرزهای بهم تنیده (مرز نامشخص) و گسسته (مرز بسیار خشک) اشاره شد. این دو نهایت دال بر زمینه های احتمالی آسیبند. مثلاً زیرمنظومه بهم تنیده مادر و بچه ها ممکن است پدر را منزوی کرده و در نهایت منجر به گسستگی او گردد. از عوارض نامطلوب بهم تنیدگی مرزها، ممانعت از استقلال بچه ها می باشد. زیر منظومه یا خانواده بهم تنیده ممکن است اعضای خود را فلج کند، زیرا احساس تعلّق شدید مستلزم از دست دادن بخش عمده ای از استقلال فردی است. عدم تمایز زیرمنظومه ها، کاوش مستقلانه و احاطه بر مشکلات را تضعیف می کند و در نتیجه مهارتهای شناختی و عاطفی خصوصا در بچه ها دچار وقفه می شود. اعضای زیرمنظومه ها یا خانواده های گسسته، ممکن است مستقلّانه عمل کنند، ولی از کمبود حس وفاداری و تعلّق و قابلیت وابستگی متقابل و طلب حمایت مورد نیاز رنج می برند (مینوچین، ۱۳۷۵).

هر چند یک خانواده بسیار گسسته می تواند دامنه گسترده ای از تفاوتهای فردی اعضای خود را تحمل کند، لیکن استرسهای تک تک اعضای خانواده نمی تواند از مرزهای بسیار خشک و سخت عبور کند و فقط استرسهای فردی بسیار شدید می تواند سیستم حمایتی خانواده را فعال کند. در قطب مقابل، یعنی بهم تنیدگی، عکس این امر صادق است، یعنی رفتار یک عضو خانواده بلافاصله روی دیگران اثر می گذارد و استرس یکی از افراد از مرزها عبور می کند و به سرعت در سایر زیرمنظومه ها منعکس می شود. این دو نوع رابطه هنگام برانگیخته شدن مکانیسمهای تطابقی باعث مشکلات خانوادگی می شود. خانواده بهم تنیده نسبت به هر تغییری از وضع مأنوس و متداول به شدت و سرعت واکنش نشان می دهند. خانواده گسسته هنگام ضرورت واکنش هم، میلی به ابراز آن ندارد. گاهی یک خانواده بهم تنیده، از گریه فرزندشان به شدّت ناراحت می شوند ولی در مواردی والدین یک خانواده گسسته، شاید نسبت به نفرت فرزند خود از مدرسه هم واکنش نشان ندهند. علاوه بر عوارض این دو نوع مرز، گاهی خانواده های دارای مرزهای واضح و در عین حال منعطف، نیز مشکلات مرزی دارند که از انتقال استرسهای یک منظومه به سایر زیرمنظومه ناشی شده است.

مرزسازی در درمان

در اصلاح مشکلات مرزی ، شیوه هایی تحت عنوان فنون مرزسازی به کار گرفته می شود. برای حفظ استقلال فردی اعضای خانواده و در عین حال احساس پیوستگی آنها به خانواده باید بر مرزهای فردی و مرزهای منظومه ها تأکید کرد. می توان با قواعد ساده ای استقلال فردی اعضا را حفظ و تقویت کرد. مثلاً کسی نباید از طرف دیگری صحبت کند یا در حضور او، ترجمان افکار و احساسات او شود یا فردی، نقش حافظه را برای کل خانواده ایفا کند. بچه ها باید در خانواده از هم متمایز باشند و برحسب سن و موقعیت خود دارای حقوق و مزایای ویژه ای باشند. مرزهای زیر منظومه ها باید به حد کافی مستحکم باشند. زیر منظومه زن و شوهری را باید از دخالت بچه ها یا اعضای بزرگسال خانواده حفظ کرد. نامشخص بودن مرز زیر منظومه زن و شوهری یکی از علل متداول اختلال در الگوهای مراوده ای است. مثلاً مسائل خصوصی زن و شوهر باید در محدوده خود آنها باقی بماند و زمانی در هر روز برای استمرار روابط خصوصی آنها به طور مجزا از بچه ها و سایر اعضای خانواده قرار داده شود.

مینوچین بر فنون مرزسازی تأکید دارد. این فنون، نفوذپذیری و نحوه تمایز منظومه ها را تنظیم می کند. فنون مرزسازی در دو زمینه فاصله روان شناختی بین اعضای خانواده و مدت زمان تعامل درون منظومه ها مورد توجه قرار می گیرد. حرکتهای فضایی در همه دنیا، نشانگر رویدادهای روان شناختی یا تعاملهای عاطفی میان افراد است. اعضای خانواده، حتی کودکان در تمام فرهنگها، دوری و نزدیکی فضایی را نمایانگر نحوه روابط عاطفی افراد می دانند.تغییر روابط فضایی اعضای خانواده در جلسه درمان نوعی فن مرزسازی است که از مزیت غیر کلامی بودن، وضوح و عمق برخوردار است. درمانگر می تواند بوسیله حرکتهای فضایی، نزدیکی میان اعضای خانواده را تغییر دهد. استفاده از دستها یا همه بدن با حائل شدن در برابر تماس چشمی دو فرد و جابجا کردن صندلی ها نمونه ای از این موارد است. مثلاً اگر کودک بین زن و شوهر نشسته است، از او بخواهد صندلیش را با یکی از والدین عوض کند، تا آنها به طور مستقیم (نه بواسطه کودک) با هم صحبت کنند. درمانگر می تواند قاعده ای را در ابتدای جلسه وضع کند وبگوید هیچ فردی نباید به جای دیگری صحبت کند یا برداشت و احساس او را بیان کند. افرادفقط مسائل و محفوظات خویش را بیان کنند .گستره این قاعده به درمانگر اجازه می دهد که مرزها را تقویت کرده و مداخله اعضای خانواده را به فضای روان شناختی و حافظه یکدیگر منع کند. به این طریق می توان مزاحمتها، مداخله ها و ائتلافها را مانع شد (Minuchin, 1981, p. 146-158).

گسترده و طولانی تر کردن تعامل اعضای خانواده که راهی برای عمق بخشیدن به آن است، به ایجاد مرز بین زیرمنظومه ها و تمایز بیشتر آنها کمک می کند . مثلا”برای تأثیرگذاری بیشتر مادر بر دختر خود ، درمانگر تعامل و گفتگوی آنها را در جلسه قطع نمی کند و زمان زیادی را به آن اختصاص می دهد . در اینجا وقوع تعامل بین مادر و دختر بیش از محتوای آن اهمیت دارد. درمانگر جهت تقویت این زیر منظومه (مادر و دختر) و تمایز بیشتر آن، برای آنها تکالیفی را نیز در بیرون از جلسه درمان معین می کند . مثال دیگر خانواده ای است که در آن مادر و پسر رابطه ای در هم تنیده دارند وپدر در حاشیه قرار گرفته است . درمانگر به پدر توصیه می کند که پسرش را در تکالیف مدرسه یاری دهد، یا هنگامی که بدرفتاری می کند او را مهار کند، یا به او فوتبال آموزش دهد. در این رابطه می تواند به پدر بگوید «چون تو مرد هستی و پسرت نیز در آینده می خواهد به عنوان یک مرد پرورش پیدا کند، لازم است در کارهای مختلف به او کمک کنی تا همسرت یکی دو هفته استراحت کند». گاهی نیز با دادن تکلیف متناقض می توان مرزهای بسیار در هم تنیده را از هم متمایز کرد. برای مثال به مادری که شدیدا حمایتگر است گفته می شود که به بچه ها بیشتر توجه کند، یا به همسری که زیاد نگران شوهر خود است می گوید هرجا که می رود با او درتماس باشد. درهمه این موارد مدت زمان تعامل بین دو فرد بیشتر می شود و به تبع آن مرزها نیز تقویت می شود، با این تفاوت که در مورد اخیر هدف از طولانی تر کردن مدت تعامل، ایجاد تعارض در اثر نزدیکی بیشتر زن و مرد است. این تعارض موجب می شود فاصله زن و مرد تا حد بهنجار کمتر گردد (Minuchin, 1981, p.154).

مرزبندی در خانواده از نگاه دکتر اسماعیل موسوی

معرفی کتاب :

کتاب مرزهای زناشویی

این کتاب به قلم دو تن از روان شناسان مشهور امریکایی دکتر هنری کلود و دکتر جان تاونزند و با ترجمه هادی همامی و نشر دانژه درباره ویژگی های پیوند زناشویی مناسب و موانع زندگی مشترک و شیوه های رویارویی با آنها تدوین شده است. آنان علاوه بر عرضه راه حل های روان شناسانه، از تعالیم مذهبی برای تقویت و تحکیم زندگی زناشویی بهره برده و بر مرزبندی برای خود، و نه تسلط بر دیگران، تاکید ورزیده اند.

شما مخاطب محترم چه منابعی را در خصوص مرزبندی در خانواده مطالعه نموده اید ؟

ارسال دیدگاه